معنی اثری از شهیدمطهری

حل جدول

لغت نامه دهخدا

اثری

اثری. [اَ را] (ع ص) مرد بسیارمال. مقابل ثَروی، زن بسیارمال.

اثری. [اَ ث َ ری ی] (ع ص نسبی) منسوب به اثر. (منتهی الارب). منسوب است به اثر که بمعنی حدیث و طلب آن و تبعیت از آن میباشد. (سمعانی). محدّث. اخباری: حسین اثری بن عبدالملک. عبدالکریم اثری بن منصور.

اثری. [اَ را] (ع اِ) نامی از نامهای مردان.

اثری. [اُ را] (ع اِمص) اسم مصدر از اُثرَه.


ابن اثری

ابن اثری. [اِ ن ُ اَ] (اِخ) رجوع به ماشأاﷲبن اثری شود.

واژه پیشنهادی

اثری از بنیادگرای ناراضی

اثری از محمدصادق خرازی


اثری از صفیه گلرخسار

اثری از محسن حمید


اثری از آنتونی رابینز

اثری از افکار بزرگ


اثری از عبدالحسین زرینکوب

اثری از عبدالحسین زرینکوب


اثری از روبن داریو

اثری از روبن داریو


اثری از جان آپدایک

اثری از با من ازدواج کن


اثری از محمد قراگوزلو

اثری از چنین گفت بامداد خسته


اثری از منصور مدنی

اثری از داستان زندگی من موشه دایان


اثری از علی محمد افغانی

اثری از سیندخت

معادل ابجد

اثری از شهیدمطهری

1302

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری